خاطرات طنز دفاع مقدس
22 مرداد 1395 توسط با شهدا
بره در زیر پتو!
شب موقع نگهبانی جلوی بسیج عاملی دزفول یکباره گله ی بزرگی گوسفند از عشایررد شدند.با اجازه ی چوپان گله یکی از بره ها را اوردم تا سربه سر بچه ها بگدارم
بره کو چلو را زیر بغلم گرفتم
وارد مسجد شدم و یک راست به سراغ #شهید-یوسف-ثاره رفتم ودر حالی که خواب بود .بره را زیر پتویش گذاشتم..یکدفعه با صدای بع بع بره از خواب پرید..وصدایخنده ی ما بقیه را هم بیدار کرد..
#جهادگران- فرهنگی-دزفول